کد مطلب: ۲۸۲۲
تعداد بازدید: ۱۲۱۴
تاریخ انتشار : ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۱:۲۵
آداب، سنن و روش رفتاری پیامبر(ص)| ۱۹
امام صادق(ع) فرمود: رسول‌خد(ص) چون خورشید غروب می‌کرد هیچ کاری را بر نماز مغرب مقدم نمی‌داشت و در اول وقت، نماز مغربش را می‌خواند.
302) امام صادق(ع) فرمود: قنوت در تمام نمازها، در رکعت دوم پیش از رفتن به رکوع و پس از قرائت، سنّت لازمی ‌است.
303) براء بن عازب گوید: رسول‌خدا(ص) هیچ نماز واجبی را بدون «قنوت» انجام نمی‌داد.
304) هفتاد و چند تن از شیعیان از حضرت امام حسن عسکری علیه السّلام- در یک حدیث طولانی- روایت کرده‌اند که آن حضرت ‌فرمود: خدای عزّوجلّ به جدّم حضرت رسول‌خدا(ص)  وحی کرد که تو و علی و حجت‌های دیگرم از نسل علی را تا روز قیامت به ده خصلت مخصوص کردم، که از جمله آنهاست: قنوت خواندن در رکعت دوم از هر نماز.
305) رسول‌خدا(ص) برای رکوع به قدری خم می‌شد که اگر مقداری آب بر پشت او ریخته می‌شد ثابت می‌ماند و از هیچ طرف فرو نمی‌ریخت.
306) هشام بن حکم گوید: به حضرت امام کاظم(ع) عرض کردم: به چه علت در رکوع «سبحان ربّی العظیم و بحمده» و در سجده «سبحان ربّی الاعلی و بحمده» گفته می شود؟ فرمود: ای هشام، هنگامی که رسول‌خدا(ص) را به معراج بردند و در آنجا نماز گزارد و متذکر عظمت و بزرگی حق تعالی- که در آن شب دیده بود- شد، بدنش به لرزه افتاد و بی اختیار به حالت رکوع درآمد و در آن حال گفت: «سبحان ربّی العظیم و بحمده». و چون از رکوع برخاست، به سوی حق تعالی در مقام و جایگاهی بالاتر از حالت قبلی متوجه شد [از ترس و عظمت حق] به سجده افتاد و گفت: «سبحان ربّی الاعلی و بحمده». چون این ذکر را هفت بار تکرار کرد حالت خوف و ترس از او زایل شد. به ‌این جهت «سنّت» بر آن قرار گرفت.
307) عبایه گوید: امیرالمؤمنین(ع) به محمّد بن أبی بکر نوشت: مراقب رکوع و سجودت باش، زیرا رسول‌خدا(ص) که نمازش را کامل تر از همه انجام می‌داد و بهتر از دیگران مراعات می‌کرد، چون به رکوع می‌رفت سه بار می‌گفت: «سبحان ربّی العظیم و بحمده»... و چون به سجده می‌رفت، می‌گفت: «سبحان ربّی الاعلی و بحمده».
308) علی(ع) فرمود: رسول‌خدا(ص) چون به سجده می‌رفت، دو زانوی خود را قبل از دست ها به طرف زمین پیش می‌برد.
مؤلف: در اخبار زیادی از اهل بیت علیهم السّلام ذکر شده‌ که مستحب است هنگام سجده رفتن دست ها را پیش از زانوها بر زمین بگذارند. و شاید مراد از «استقبال» زانوها به طرف زمین، در این حدیث، پیش بردن آن در موقع خم شدن باشد نه آن که آنها را قبل از دست‌ها بر زمین گذارد (به ‌این صورت که رسول‌خدا چون می‌خواست به سجده برود، اول با زانو به طرف زمین خم می‌شد ولی دست های خود را پیش از زانوان بر زمین می نهاد).
309) علی(ع) فرمود: رسول‌خدا(ص) موقع سجده کردن بر کف‌های دست خود تکیه می‌کرد و بازوهای خود را باز نگه می‌داشت به طوری که زیر بغل‌هایش از پشت سر دیده می‌شد.
310) روایت شده ‌که رسول‌خدا(ص) بر «خمره» - یعنی حصیر کوچکی که از برگ درخت خرما بافته می شود- سجده می‌کرد.
311) امام باقر(ع) فرمود: رسول‌خدا(ص) به محل سجده خود آب می‌پاشید.
312) امام باقر(ع) فرمود: رسول‌خدا(ص) عصای نوک تیزی داشت که بر آن تکیه می‌کرد و روزهای عید آن را به دست می‌گرفت و موقع نماز خواندن آن را جلوی خود می نهاد (یعنی به زمین فرو می‌کرد تا حریم نمازش باشد).
313) امام صادق(ع) فرمود: رسول‌خدا(ص) وقتی نماز می‌خواند چوبدستی مخصوص خود را جلو سجاده‌اش می‌نهاد.
314) امام صادق(ع) فرمود: رسول‌خدا(ص) در نماز عید فطر و عید قربان و نماز استسقا (طلب باران) در رکعت اول هفت تکبیر(تکبیره الاحرام به اضافه پنج تکبیر برای قنوت‌ها و تکبیر هفتم برای رفتن به رکوع) و در، رکعت دوم پنج تکبیر(چهار تکبیر برای چهار قنوت و یکی هم برای رفتن به رکوع) می‌گفت.
315) علی(ع) فرمود: رسول‌خدا(ص)  در نماز عید فطر و قربان، سوره «سبّح اسم ربّک الاعلی» و «هل اتیک حدیث الغاشیه» را قرائت می‌کرد.
316) امام باقر(ع) فرمود: رسول‌خدا(ص) اول برای استسقا و طلب باران دو رکعت نماز می‌خواند و سپس همان طور که نشسته بود دعا می‌کرد و از خداوند طلب باران می‌نمود. و نیز فرمود: رسول‌خدا(ص) اول نماز استسقا را تمام می‌کرد و بعد از آن خطبه می‌خواند و در نماز هم قرائت را بلند می‌خواند.
317) امام باقر(ع) فرمود: از سنّت است که اهل هر شهری برای نماز عید فطر و قربان به سوی صحرا بیرون روند، مگر اهل مکه که آنان در مسجد الحرام نماز عید می‌خوانند.
318) علی(ع) فرمود: رسول‌خدا(ص) هنگامی که برای نماز از شهر خارج می‌شد و به مصلّی می‌رفت، در رفتن از طریق «شجره» می‌رفت و در مراجعت از طریق «معرّس» بازمی‌گشت. به طور کلی آن حضرت ‌در رفتن به سوی مصلّی راه درازتر و در هنگام مراجعت راه کوتاه تر را اختیار می‌فرمود.
319) امیرالمؤمنین(ع) فرمود: سنّت آن است که جز در صحراها نماز باران نخوانند، یعنی در آنجا که مردم بتوانند به آسمان نظر کنند. و هیچ جا نباید در مساجد نماز باران بخوانند و طلب باران کنند جز در مکّه معظمه(که در مسجد الحرام نماز استسقا می‌خوانند و طلب باران مینمایند).
320) نعمان گوید: رسول‌خدا(ص) صف‌های نماز ما را چنان مرتب و منظم می‌کرد که گویی چوب‌های تیر را جفت و جور می‌کند و فکر می‌کرد که ما از این کار او غافلیم. روزی به مسجد آمد و به نماز ایستاد، چون خواست تکبیره الاحرام بگوید متوجه شد که مردی سینه‌اش جلوتر از سایرین است، فرمود: بندگان خدا، صفوف خود را منظم کنید و گر نه میان دلهایتان اختلاف خواهد افتاد.
321) ابن مسعود گوید: رسول‌خدا(ص) هنگام نماز دست بر شانه‌های ما می‌گذاشت و می‌فرمود: منظم بایستید و کج و راست نایستید، که دلهایتان نیز کج و راست خواهد شد.
 
ملحقات                                 
275) رسول‌خدا(ص) با اشتیاق تمام انتظار وقت نماز را می‌کشید و چشم به راه داخل شدن وقت بود و [چون وقت نماز می‌رسید] به مؤذنش می‌فرمود: ای بلال[با اذان گفتن] راحتمان کن.
276) امیرالمؤمنین(ع) فرمود: رسول‌خدا(ص) هیچ چیز را - از شام و غیر آن - بر نماز مقدم نمی‌داشت و چون وقت نماز فرا می‌رسید گویا هیچ یک از خانواده و دوست و رفیق خود را نمی‌شناخت.
277) امام صادق(ع) فرمود: رسول‌خدا(ص) چون خورشید غروب می‌کرد هیچ کاری را بر نماز مغرب مقدم نمی‌داشت و در اول وقت، نماز مغربش را می‌خواند.
278) رسول‌خدا(ص) می‌فرمود: نور چشم من در نماز و روزه قرار داده شده ‌(یعنی آن دو را از هر چیز دوست‌تر می‌دارم).
279) رسول‌خدا(ص) به ابوذر فرمود: ای اباذر، خدای متعال روشنی چشم مرا در نماز قرار داده و آن را محبوب من گردانیده چنان که طعام را برای گرسنه و آب را برای تشنه محبوب ساخته است. آدم گرسنه با خوردن غذا سیر می‌شود و تشنه با نوشیدن آب سیراب می‌گردد ولی من از خواندن نماز سیر نمی‌شوم.
280) رسول‌خدا(ص) در حال نماز قلبش چون دیگ جوشان، از خوف خدای متعال می‌جوشید.
281) گفته اند: رسول‌خدا(ص) هنگام نماز خواندن دیدگانش را به سوی آسمان برمی‌داشت و چون آیه شریفه: «الَّذِینَ هُم فِی صَلَوتِهِم خَاشِعُون» [1]. نازل شد، سرش را پایین آورد و به سوی زمین نظر افکند.
282) شیخ صدوق رحمه‌الله گوید: در شش نماز «توجه» (خواندن دعای وَجَّهتُ وَجهِی لِلَّذی فَطَر السَّماوات وَ الاَرض[2]... بعد از تکبیره الاحرام) از سنّت است:
رکعت اول نماز شب، یک رکعت نماز وتر، رکعت اول از نافله ظهر، رکعت اول نماز احرام، رکعت اول نافله مغرب، رکعت اول از هر نماز واجب.
283) در ضمن پاسخ‌هایی که از ناحیه مقدسه به مسائل محمد‌بن‌عبدالله حمیری داده شده، چنین آمده: هیچ یک از دعاهای مذکوره در «توجه» واجب نیست، لیکن سنّت مؤکّد در آن، که مانند اجماع همگی بر آن اتفاق دارند آن است که [پس از تکبیره الاحرام] چنین بگویی: وَجَّهتُ وَجهِی لِلَّذی فَطَر السَّماوات وَ الاَرض حَنیفاً مُسلِماً- عَلَی مِلَّة اِبراهِیم وَ دِین مُحَمّد وَ هُدَی علیّ اَمِیرالمؤمنین- وَ مَا أنَا مِنَ المُشرِکِینَ. اِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحیَایَ وَ مَمَاتِی لِلَّه رَبّ العَالَمِین، لَا شَریکَ لَهُ وَ بِذَلکَ اَمرت وَ اَنا مِن المُسلِمین. اَللَّهمَّ اجْعَلنِی مِن المُسلِمِین، أعُوذُ بِاللهِ السَّمیع العَلیم مِن الشَّیطان الرَّجیم، بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیمِ. «روی خود را به سوی خداوندی که آسمانها و زمین را آفریده، برگرداندم در حالتی که - بر طبق ملّت ابراهیم و دین محمّد و هدایت امیرمؤمنان علی- یکتا پرست و مسلمانم و هرگز از مشرکان نیستم. همانا نماز و قربانی و زندگی و مرگم تنها برای خدا و در اختیار پروردگار جهانیان است که شریکی ندارد و به همین اعتقاد مأمورم و از مسلمانانم.
خدایا، مرا از مسلمانان قرار ده. به خدای شنوا و دانا از شر شیطان رانده شده‌ پناه می‌برم...» سپس شروع به خواندن سوره حمد کن.
284) ابو الحسن بن راشد گوید: از امام رضا(ع) راجع به «تکبیرات افتتاحیه» سؤال کردم، فرمود: هفت تکبیر است. عرض کردم: از رسول‌خدا(ص) روایت شده ‌که در افتتاح نماز یک تکبیر بیشتر نمی‌گفته است. فرمود: رسول‌خدا(ص)  یک تکبیر را بلند و شش تکبیر دیگر را آهسته می‌گفت.
285) سید بن طاوس گوید: نمازگزار پس از تمام شدن سلام نماز، سه بار تکبیر بگوید و در هر بار دستها را تا مقابل نرمه گوش بلند نماید، زیرا آن سنّت مؤکّدی است که رسول‌خدا(ص) به شکرانه بعضی بشارت‌هایی که به او رسید، آن را سنّت قرار داد.
286) امام صادق(ع) می‌فرمود: از سنّت است که در نماز صبح و مغرب و عشا، بین اذان و اقامه بنشیند و نافله نخواند. و از سنّت است که در نماز ظهر و عصر بین اذان و اقامه دو رکعت نافله بخواند.
287) امام باقر(ع) در ضمن حدیثی فرمود: سنّت بر آن جاری شده‌ که زنان در نماز جماعت، پس از مردان سر از سجده بردارند.
288) رسول‌خدا(ص) چون رکوع می‌کرد، سرش را نه پایین می‌انداخت و نه طوری بلند می‌کرد که از بدنش بالاتر باشد، بلکه حدوسط را رعایت می‌فرمود.
289) امام باقر(ع) در ضمن حدیثی فرمود: رسول‌خدا(ص) چون در نماز می‌شنید که طفلی گریه می‌کند، نمازش را تخفیف می‌داد تا مادرش(که در جماعت به حضرت ‌اقتدا کرده) به او رسیدگی کند.
290) امام صادق(ع) فرمود: رسول‌خدا(ص) گاهی(ظاهراً در اوقات سفر بوده) خورجین(و یا پالان شتر) خود را که طولش یک ذراع بود(عوض چوبدستی که در روایات دیگر ذکر شده) جلوی خود قرار می‌داد و نماز می‌خواند تا حایلی میان او و عابرین باشد.
 
پی‌نوشت‌ها
[1] مؤمنون/2.

[2] این دعا در حدیث بعد ذکر شده‌است.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
سید محمدحسین طباطبایی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: